آموزش مبانی تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال – بخش اول

هدف اصلی معاملهگران، تریدرها و تحلیلگران بازار ارزهای دیجیتال، پیشبینی قیمت ارزهای دیجیتال است. تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال یکی از ابزارهای پیشبینی آینده قیمت بیت کوین، اتریوم و سایر رمز ارزهاست. پیشبینی قیمت و تحلیل گذشته قیمتی یک ارز دیجیتال، یکی از اساسیترین پارامترها در ترید ارزهای دیجیتال است. در این سری نوشته قصد داریم تا ابزارها و اندیکاتورهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال یک ارز دیجیتال را آموزش دهیم. با آکوکوین همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) به نوعی از تحلیل در بازارهای مالی گفته میشود که تنها از نمودار قیمت و دادههایی مثل حجم بازار برای تعیین وضعیت بازار استفاده میکند. از این نوع تحلیل میتوان برای بررسی تمام داراییهایی که دارای تاریخچه قیمت هستند، استفاده کرد. طبیعی است هرچه نمودار قیمت غنیتر باشد، تحلیل نیز ارزشمندتر خواهد بود. در تحلیل تکنیکال سه اصل اساسی وجود دارد که تمامی روشهای معاملاتی ایجاد شده بر اساس این سه اصل عمل میکنند.
اصل اول تحلیل تکنیکال مربوط به قیمت است. در تحلیل تکنیکال، نمودار قیمت اصلیترین داده در اختیار تریدرها و سرمایهگذاران است. طبق اصل اول تحلیل تکنیکال، تمامی اخبار و رویدادهای تاثیر گذار بر بازارهای مالی اثر خود را بر روی قیمت میگذارند و قیمت خلاصه شده اثر تمامی این عوامل است. بنابراین، در تحلیل تکنیکال اخبار و عوامل بنیادی هیچ تاثیری ندارند و تحلیلگر با بررسی نمودار قیمت لحظه ای ارزهای دیجیتال و الگوها و روندهای موجود در آن به تحلیل سهم، ارز دیجیتال یا هر دارایی دیگر میپردازد.
دومین اصل در تحلیل تکنیکال مربوط به تکرار اتفاقات در نمودار قیمت است. تغییرات قیمتی داراییها بر اساس عرضه و تقاضای کاربران تغییر میکند. از آنجایی که عرضه و تقاضا تا حدود زیادی به درک آدمها از شرایط بازارها و رفتار آنها بستگی دارد، اتفاقاتی که در گذشته نمودار رخ داده است به احتمال زیاد در آینده نیز تکرار میشود. این اصل باعث پیدایش بسیاری از الگوهای رفتاری در نمودار قیمت شده است. تحلیلگران این الگوها و نتیجه آنها را از گذشته نمودار استخراج میکنند و با مشاهده این الگوها در نمودار قیمت، هدف احتمالی آن را پیشبینی میکنند.
از جمله مهمترین این الگوها میتوان به الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال اشاره کرد که به دو دسته «الگوهای ادامهدهنده» و «الگوهای بازگشتی» تقسیم میشوند.
الگوهای بازگشتی مثل الگوی «سر و شانه» (Head and shoulders)، باعث تغییر جهت روند قیمت در نمودار میشوند. در مقابل، الگوهای ادامهدهنده مثل الگوی «پرچم» (Flag)، باعث ادامه روند قبلی میشوند.
خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند در تحلیل تکنیکال ابزار بسیار مفید و پرکاربردی است که در تحلیل تکنیکال بازار ارز دیجیتال نیز مورد استفاده قرار میگیرد. خط روند، روند حرکتی قیمت را به صورت گرافیکی نشان میدهد.
روندها به سه دسته کلی تقسیم میشوند؛ روند صعودی، روند نزولی و روند افقی یا خنثی (که به آن بیروند یا Range هم میگویند).
روند صعودی
روند صعودی به روندی گفته میشود که در آن قیمت یک دارایی در طی زمان افزایش مییابد. در روند صعودی کف جدید تشکیل شده، بالاتر از کف قبلی قرار میگیرد. در روندهای صعودی قوی، قلهها نیز از این قاعده پیروی میکنند و قله جدید تشکیل شده، بالاتر از قله قبلی قرار میگیرد.
برای مشخص کردن روند صعودی از خط روند صعودی استفاده میکنیم که از وصل کردن کف اول نمودار به کف دوم ایجاد میشود. تا زمانی که قیمت بالای این خط باشد میتوان گفت روند همچنان صعودی است.روند نزولی دقیقا تعریفی برعکس روند صعودی دارد و در آن قیمت مدام کاهش مییابد و سقف و کف جدید، پایینتر از سقف و کف قبلی قرار میگیرد. هر چه شیب خط روند صعودی تند باشد روند صعودی قویتر خواهد بود. معمولا کف خطوط روند صعودی نقاط خوبی برای ورود به معامله خرید است. هر چه تعداد برخوردها به یک خط روند زیاد باشد، روند معتبرتر است و احتمال برگشت قیمت از آن بیشتر است.
روند نزولی
روند نزولی به روندی گفته میشود که در آن قیمت یک دارایی در طی زمان کاهش مییابد. برای تشخیص روند نزولی میتوان از قلههای تشکیل شده در نمودار قیمت استفاده کرد. در روند نزولی، قله جدید تشکیل شده، پایینتر از قله قبلی قرار دارد و ترسیم خط بین دو قله، خط روند نزولی را مشخص میکند. اگر در روند نزولی کفهای جدید، پایینتر از کفهای قبلی تشکیل شوند، روند نزولی قوی خواهد بود.
هرچه شیب خط روند نزولی بیشتر باشد، قدرت روند نیز بیشتر خواهد بود و بازیابی قیمت زمان زیادی نیاز خواهد داشت. هرچه تعداد برخورد و برگشت از خط روند نزولی بیشتر باشد، روند نزولی قدرتمندتر است. تحلیلگران معمولا در برخوردهای قیمت به خط روند نزولی وارد معامله فروش میشوند.
در صورتی که قیمت بتواند یک خط روند را بشکند، به معنای به اتمام رسیدن روند قیمتی حاکم بر بازار و تغییر روند است؛ برای مثال زمانی که قیمت بیت کوین خط روند نزولی خود را به سمت بالا بشکند، روند نزولی آن به اتمام رسیده و انتظار میرود قیمت آن افزایش پیدا کند. بر عکس زمانی که بیت کوین خط روند صعودی خود را به سمت پایین بشکند، به این معنی است که روند صعودی به پایان رسیده و انتظار میرود قیمت آن کاهش یابد.
روند خنثی
روند خنثی به روندی گفته می شود که قیمت بین یک قیمت سقف و یک قیمت کف نوسان میکند و قلهها و کفهای تشکیل شده تقریبا در یک سطح قرار دارند. معمولا روند رنج پس از یک روند اصلی قوی تشکیل میود تا قیمت بتواند پس از یک استراحت روند نزولی یا صعودی جدید خود را آغاز کند. معاملهگران در روندهای خنثی سعی میکنند در کف نمودار بخرند و در سقف آن وارد معامله فروش شوند.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید قیمت داخل یک مستطیل در حال نوسان است. توجه داشته باشید که سقفها و کفها در این حالت دقیق بر روی یک خط راست قرار ندارند و شکل نوسان قیمت نیز ممکن است دقیقا مستطیل نباشد. نکته مهم دیگر این است که روندها وابسته به زمان هستند. این به این معنی است که شما ممکن است در تایم فریم هفتگی، داخل یک روند نزولی قرار بگیرید اما در تایم فریم روزانه وارد یک روند صعودی شده باشید. طبیعی است که نوع معامله شما نیز به بعد زمان ارتباط دارد.
روش استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال
در زمانی که قیمت در یک روند قرار دارد، بر اساس اینکه قیمت در یک روند صعودی است یا نزولی، خط روند را بر روی سقف و کف قیمتی قرار دهید. برای مثال فرض کنید که قیمت اتریوم در یک روند صعودی قرار دارد. در این حالت، به محض مشاهده دو کف متوالی، این دو کف قیمتی را با یک خط به هم وصل کنید(این ابزار در وب سایت تریدینگ ویو وجود دارد).
منتظر بمانید تا قیمت برای سومین بار به این خط برسد؛ این محدوده قیمتی را در تحلیل تکنیکال حمایت میگوییم. در این نقطه میتوانید اقدام به خرید ارز دیجیتال اتر کنید. در صورتی که بازار به این محدوده، واکنش نشان دهد و قیمت افزایش یابد، شما سود خواهید کرد.
حال فرض کنید که قیمت BTC در یک روند نزولی قرار دارد؛ به محض مشاهده دو سقف متوالی، این دو سقف را با استفاده از یک خط به هم متصل کنید. منتظر بمانید تا قیمت بیت کوین برای سومین بار به این خط برسد. این محدوده در تحلیل تکنیکال را مقاومت میگوییم. در صورتی که بازار به این محدوده واکنش نشان دهد، شاهد ریزش قیمت هستیم.
مفهوم مقاومت و حمایت
شناسایی سطوح حمایت (Support) یا مقاومت (Resistance) جزو مهمترین ابزارها در تحلیل تکنیکال یک ارز دیجیتال است.
حمایت سطحی است که در آن تقاضا بهقدری بالاست که از افت بیشتر قیمت دارایی جلوگیری میکند. در سطح حمایت که به سطح تقاضا نیز شناخته میشود، به نظر میرسد که تعداد قابل توجهی از تریدرها مایل به خرید یک ارز دیجیتال هستند؛ یعنی آنها اعتقاد دارند که قیمت در این سطح کنونی برای خرید مناسب است و بنابراین به دنبال خرید در آن قیمت هستند. زمانی که یک رمز ارز به آن سطح نزدیک شد، خریداران وارد بازار شده و فشار خرید ایجاد میشود. این تقاضای عظیم معمولا نزول قیمت را متوقف میکند و گاهی اوقات حتی حرکت آنی را به روند صعودی تغییر میدهد.
مقاومت سطحی است که در آن عرضه بالا باعث جلوگیری از افزایش بیشتر قیمت میشود. سطح مقاومت که به سطح عرضه نیز شناخته میشود، دقیقا بر عکس این است؛ ناحیهای که بسیاری از فروشندگان صبورانه منتظر آن هستند و در واقع یک سطح عرضه عظیم را شکل میدهد؛ هر زمانی که یک ارز دیجیتال به آن سقف میرسد، با عرضه بسیار مواجه میشود و قیمت برمیگردد.
یک قانون کلی در تحلیل تکنیکال وجود دارد، که میگوید در سطوح حمایت بخرید و در نقاط مقاومت بفروشید. اما از آنجایی که ممکن است این مناطق شکسته شوند، لازم است که میزان استحکام آنها درست تشخیص داده شود. استحکام یا قدرت این مناطق، توسط حجم خرید و فروش متمرکز در آنها قابل تشخیص است؛ هرچه مقدار این حجمها بیشتر باشد، منطقه مستحکمتر است. یک روش دیگر برای تشخیص این موضوع، دنبال کردن رفتار قیمت در برخورد با این محدودههاست؛ اگر قیمت چندین بار با این سطوح برخورد کرده و برگشته، از استحکام بیشتری برخوردار است.
تبدیل حمایت به مقاومت و برعکس
حمایتها و مقاومتها در نمودار قیمت یک ارز دیجیتال تا ابد مانع ریزش یا رشد قیمت نیستند و سرانجام شکسته خواهند شد. در این حالت، این سطوح تغییر حالت داده و از مقاومت به حمایت و یا از حمایت به مقاومت تبدیل میشود. اعتبار و پایداری این سطوح به دو عامل بستگی دارد :
1. طول مدتی که قیمت در آن سطح باقی مانده است.
2. حجم معاملات. بنابراین با افزایش حجم یا هرچه زمان باقی ماندن قیمت در یک سطح حمایت یا مقاومت طولانیتر باشد، اعتبار آن سطح نیز بیشتر است.
سطوح حمایتی به محدودههای قیمتی گفته میشود که مانع از ریزش بیشتر قیمت خواهد شد. در صورتی که قیمت این سطح حمایتی را به سمت پایین بشکند، از این پس این سطح حمایتی، به سطح مقاومتی تبدیل خواهد شد و مانع از رشد قیمت خواهد شد. به این اتفاق، تبدیل حمایت به مقاومت با تبدیل مقاومت به حمایت میگویند. در ادبیات تحلیل تکنیکال به این سطوح، پیوت (Pivot) نیز گفته میشود.
شکست واقعی و غیر واقعی
توجه داشته باشید که برخی از شکستها (Breakout) واقعی هستند و برخی از آنها تقلبی (Fakeout)، که در این مواقع روند اصلی تغییر نمیکند. در نمودار قیمت بیت کوین بسیار اتفاق میافتد که سطوح حمایتی و مقاومتی به صورت غیرواقعی یا Fake شکسته میشوند. در اینجا مفهومی به نام پولبک یا pullback معنی پیدا میکند.
در تحلیل تکنیکال یک ارز دیجیتال، توصیه میشود برای اطمینان از انجام شکست واقعی در بازار، اجازه دهید تا قیمت سطح حمایت یا مقاومتی را که شکسته، مجددا لمس کند. البته این لمس مجدد سطح شکسته شده باید در چند کندل بعدی صورت بگیرد. در این صورت اصطلاحا بازار به سطح شکسته شده پولبک زده و آن را مجددا تست خواهد کرد.
روش های نمایش قیمت در آموزش تحلیل تکنیکال
تایم فریم (بازه زمانی)
قبل از وارد شدن به بحث انواع نمودارها، با مفهوم تایمفریم یا بازه زمانی باید آشنا شوید.تایمفریم به معنی یک دوره زمانی است که طول زمانی معینی دارد و در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد. هر تایمفریم با توجه به نوع نمودار میتواند یک نقطه، یک شمع (کندل) و یا یک میله را نشان دهد. هر تایمفریم کوچکترین بخش نمودار است که اطلاعاتی نظیر قیمت آغازین معامله، قیمت بسته شدن و بالاترین و پایینترین قیمت را در اختیار معاملهگر قرار میدهد؛ البته اطلاعات بدست آمده از هر تایمفریم، به نوع نمودار نیز بستگی دارد.
انواع چارت ها و نمودار ها
نمودار خطی یا Line Chart: نمودارهای خطی سادهترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند و تنها قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایمفریم ثبت میکنند. مثلا نمودارهای خطی در تایمفریم یک روزه، در هر روز تنها یک نقطه بر روی نمودار نشان میدهند و این نقطه آخرین قیمت معامله شده در آن روز است. با اتصال نقاط بدست آمده از هر روز، نمودار خطی در تایمفریم یک روزه به دست خواهد آمد. نقطه ضعف این نمودار این است که تنها قیمت نهایی را ثبت میکند؛ یعنی اینکه تمامی معاملات انجام شده در یک روز ارزشی ندارد و تنها آخرین قیمت آن روز در نمودار خطی ارزشمند است.
نمودار میلهای یا Bar Chart: در نمودارهای میلهای هر تایمفریم یک میله (Bar) را نشان میدهد که بالاترین و پایینترین قیمت، قیمت آغازین و بسته شده بر روی هر میله مشخص شده است. یعنی در نمودار میلهای هر میله (Bar) میتواند نشاندهنده تغییرات قیمتی در بازه یک ساعته (تایمفریم یک ساعته)، یک روزه (تایمفریم یک روزه) یا یک هفتهای (تایمفریم هفتهای) باشد. اینکه از چه تایمفریمی استفاده کنیم به خودمان و استراتژی معاملاتیمان بستگی دارد. هر میله از خطوط عمودی تشکیل شده است که قیمت آغازین و بسته شده در آن با خطوط تیره افقی نشان داده شده و دو سر میله بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهند. قیمت آغازین با خط تیره افقی در سمت چپ و قیمت بسته شده با خط تیره افقی در سمت راست میله نمایش داده میشود. میلهای که در آن خط افقی سمت چپ بالاتر از خط افقی سمت راست باشد، یا بهعبارتی دیگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت بسته شده باشد، میله نزولی است. برعکس این، یعنی اگر خط تیره چپی پایینتر از خط تیره راستی باشد در اینصورت میله صعودی خواهد بود.
نمودار شمعی یا Candlestick Chart: نمودار شمعی نیز مانند نمودار میلهای خصوصیات نمودارهای OHLC را دارد و تنها نقطه تفاوت آن با نمودار میلهای در نحوه نمایش هر تایم فریم است. تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال برای راحتی کار و تفسیر آسانتر معمولاً نمودار کندلاستیک را جایگزین نمودار میلهای میکنند.
در این نمودارها در هر تایم فریم یک شمع یا کندل (Candle) نمایش داده میشود. به مانند نمودارهای میلهای، هر تایمفریم میتواند نشاندهنده یک دقیقه، یک ساعت، یک روز یا یک ماه باشد. همچنین نزولی یا صعودی بودن کندلها را از رنگشان میتوان تشخیص داد. .
در کندلهای صعودی (Bullish) قیمت آغازین پایینتر از قیمت بسته شده قرار دارد و کندل به رنگ سبز یا بیرنگ نمایش داده میشود.
در کندلهای نزولی (Bearish) قیمت بسته شده پایینتر از قیمت آغازین قرار دارد و رنگ این کندلها اغلب قرمز یا مشکی است. هر کندل در نمودارهای شمعی از دو بخش تشکیل شده است: ۱- بدنه کندل (Body) و ۲- سایه (Shadow) که به آن فیتیله (Wick) یا میله هم گفته میشود.
حجم معاملات
در تحلیل تکنیکال، حجم معاملات یا Trade Volume نقش مهمی در شناسایی روندها بازی میکند. روندهای برجسته، معمولا همراه با حجم بالا هستند و این در حالی است که روندهای ضعیف همراه با حجم مبادلات پایین هستند. وقتی قیمت یک ارز دیجیتال پایین میرود، توصیه میشود که حجم معاملات نیز همراه با این نزول مورد بررسی قرار گیرد.
یک روند صعودی بلندمدت، با حجم بالایی از خریدها و حجم پایینی از فروشها همراه است. هر از گاهی باید به بررسی Trade Volume پرداخت. اگر در خلال افزایش قیمتها حجم کاهش یابد، روند صعودی احتمالا به پایان خود نزدیک شده است. در روندهای نزولی نیز برعکس این قضیه اتفاق میافتد.
در تحلیل تکنیکال، حجم معاملات نقش مهمی در شناسایی روندها بازی میکند. روندهای برجسته، معمولا همراه با حجم ترید بالا هستند و این در حالی است که روندهای ضعیف همراه با حجم ترید پایین هستند. وقتی قیمت یک رمزارز پایین میرود، توصیه میشود که حجم ترید نیز همراه با این نزول مورد بررسی قرار گیرد.
یک روند صعودی بلندمدت، با حجم بالایی از خریدها و حجم پایینی از فروشها همراه است. هر از گاهی باید به بررسی حجم معاملاتی پرداخت. اگر در خلال افزایش قیمتها، حجم کاهش یابد، روند صعودی احتمالا به پایان خود نزدیک شده است. در روندهای نزولی نیز برعکس این قضیه اتفاق میافتد.
جمعبندی
در این مقاله از آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال سعی کردیم به حداقل نیازمندیهای ورود به این بازار اشاره کنیم. در مقاله دیگری به معرفی انواع الگوها خواهیم پرداخت. تحلیل تکنیکال حوزه بسیار گستردهای است و تریدرها بسته به استراتژی خود، از اندیکاتورها و الگوهای نموداری مختلفی استفاده میکنند. پس از یادگیری این مفاهیم و ابزارها، بهتر است سبک ترید خود را مشخص کرده و بسته به نیازتان ابزار مناسب خود را انتخاب کنید.